منو سایت

  • خانه
  • وبلاگ
  • ChatGPT: هوش مصنوعی سیستم آموزشی را به چالش می کشد

ChatGPT: هوش مصنوعی سیستم آموزشی را به چالش می کشد

 تاریخ انتشار :
/
  وبلاگ

ChatGPT یک چت بات هوش مصنوعی است که برای گفتگو با ما آموزش دیده است. این متن که بر روی حجم زیادی از متن آموزش داده شده است، اخیراً ویروسی شده است زیرا یک ابزار برجسته است که می تواند برای انجام هر گونه اقدام مرتبط با زبان: می‌تواند به سؤالات خاص خیلی سریع‌تر از زمانی پاسخ دهد که ما خودمان آن را در گوگل جستجو کنیم و حس خاصی از زمینه را نشان دهیم که به آن اجازه می‌دهد گفتگو را در مورد موضوع نگه دارد، اما می‌تواند کارهای دیگری مانند گفتن یک جوک، بله ایجاد یک داستان یا یک آهنگ را نیز انجام دهد. ، خطوط کد بنویسید، متن ها را ترجمه کنید یا مقاله بنویسید، با توجه به طولی که می خواهیم. در واقع، از زمان شروع آن، پروژه های بسیار بیشتری ایجاد شده اند که از همان نوع فناوری استفاده می کنند و برای انجام وظایف خاص، از تولید محتوا گرفته تا فرمول های اکسل، خدمت می کنند.

بنابراین، همانطور که ممکن است نتیجه بگیرید، ابزاری است که بسیاری از کارها را تسهیل می کند و این را می توان از منظرهای مختلف دید و قضاوت کرد. در مورد بخش آموزش، یکی از ترس‌های اصلی پیرامون این ابزار، نوع استفاده دانش‌آموزان از آن است و با توجه به دشواری معلمان در تشخیص اینکه تکلیف توسط دانش‌آموز نوشته شده است یا توسط یک سیستم هوش مصنوعی مانند ChatGPT. ، دو هفته پیش خواندیم که نیویورک اداره آموزش و پرورش شهر استفاده از ChatGPT را در مدارس دولتی ممنوع کرد و هفته گذشته دانشگاه های استرالیا نیز اعلام کرده اند که در حال بررسی اقدامات جدید برای جلوگیری از سرقت ادبی هستند و سوء استفاده دانش آموزان از هوش مصنوعی. مثل همیشه، نظرات بسیار متفاوت است و بخشی از آموزش و پرورش وجود دارد که از این ممنوعیت دفاع نمی کند، بلکه نیاز به تطبیق با وجود این ابزارها و استفاده از آنها برای کار با دانش آموزان است. از این نظر، معلمانی نیز وجود دارند که از طریق رسانه های اجتماعی توضیح می دهند که چگونه ChatGPT را در کلاس های خود ادغام می کنند.

آموزش استفاده مسئولانه از فناوری

ظهور فناوری های جدید همیشه چالش هایی ایجاد کرده است چه در زمینه آموزشی و چه در بسیاری از بخش های حرفه ای و یا حتی در سطح شخصی زیرا همه باید نحوه استفاده صحیح از آنها را بیاموزند. در مورد آموزش، استفاده گسترده از اینترنت توسط اکثریت مردم، دسترسی آسان به حجم زیادی از اطلاعات ارائه شده توسط موتورهای جستجو مانند گوگل، یا استفاده از صفحاتی که حاوی مجموعه ای از اطلاعات برای جستجوهای خاص هستند، مانند به عنوان ویکی‌پدیا، خطر محسوب می‌شوند، زیرا ابزار بسیار مفیدی هستند، اما اول لازم است دانش آموزان (و عموم مردم) با کاربرد آنها آشنا باشندمزایا و معایب آنها

در مورد ChatGPT، باید توجه داشت که می تواند اطلاعات نادرستی به ما بدهد و مانند سایر منابع اطلاعاتی، لازم است همیشه داده هایی را که از آن دریافت می کنیم بررسی کنیم. بنابراین، در اینجا ما قبلاً اولین مرحله را پیدا می کنیم که در آن یک دانش آموزبا باید بتواند با ابزارهای دیگر کار کند تا این اطلاعات را تأیید کنند و همچنین آن را بسط دهند و بتوانند با استفاده از کلمات خود و بیان افکار خود آن را استدلال کنند. یکی از اهداف آموزش و پرورش باید کمک به دانش آموزان باشد تفکر انتقادی را توسعه دهند و روی مهارت های حل مسئله کار کنندبنابراین، اگر این نوع ابزارها در مقطعی دیگر در دسترس نباشند، می‌توانند راه‌های دیگری برای نشان دادن مهارت‌هایی پیدا کنند که به آنها کمک می‌کند راه‌حل‌ها را پیدا کنند و هر آنچه را که روی آن کار کرده‌اند درک کنند. بنابراین، ChatGPT ابزاری است که دانش‌آموزان باید یاد بگیرند که به آن تسلط پیدا کنند، زیرا وجود دارد و می‌تواند به آنها کمک کند، اما آنها باید بتوانند بدون این ابزار هوش مصنوعی نیز کار کنند، به همان شکلی که حتی اگر ماشین‌حساب وجود داشته باشد، دانش‌آموزان همچنان باید یاد بگیرند. برای انجام عملیات ساده، زیرا آنها اولین گام برای کسب دانش پیچیده تر هستند و برای استفاده از ماشین حساب، ابتدا باید بفهمیم که چگونه کار می کند و چه وظایفی را می توانیم برای آن انجام دهیم.

اگر مردم را طوری آموزش دهیم که بتوانند انجام دهند استفاده انتقادی و مسئولانه از این رو هوش مصنوعی نباید یک مشکل یا تهدید باشد، بلکه ابزار دیگری برای یادگیری و کار باشد. در طول تاریخ، ظهور راه‌حل‌های فن‌آوری جدید باعث طرد افرادی شده است که نقش یا وظایفی که انجام می‌دهند تغییر می‌کند و چالش‌های جدیدی ایجاد می‌کند، اما زمانی که بتوانیم خود را با آنها سازگار کنیم و یاد بگیریم که از آنها استفاده کنیم، همیشه جنبه مثبت را در پیش گرفته‌ایم. از آنها خارج شد و ما آن را درک کردیم تکنولوژی کمک استابزار کامل، اما در نهایت این ما را قابل مصرف نمی کند. هوش مصنوعی به افراد نیاز دارد و در مورد ChatGPT ما می‌توانیم این را در حین گفتگو با آن ببینیم زیرا با کپی کردن، تکرار و تطبیق آنچه مردم به آن می‌گویند و متن‌هایی که از آن مکالمات استخراج می‌شوند، نتایج خود را یاد می‌گیرد و بهبود می‌بخشد. انسان ها دارای ظرفیت خلاق هستند و بنابراین لازم است جوانان با حفظ این ظرفیت بزرگ شوند فکر کردن، ایجاد، بهبود و نوآوری بر اساس ایده های خود، زیرا بدون این مهارت هیچ پیشرفتی وجود نخواهد داشت.

پس چرا سیستم آموزشی تصمیم به ممنوعیت این ابزارها به جای استفاده از آنها در مدارس می گیرد؟ زیرا درک این نکته ضروری است که آموزش به مردم در استفاده از ابزارهایی مانند هوش مصنوعی آسان نیست، به خصوص اگر قبلاً دانش اولیه ای از نحوه کار این فناوری کسب نکرده باشند و بنابراین نتوانند نحوه عملکرد آن را درک کنند. در واقع، یکی از دلایلی که پیشرفت تکنولوژی در ابتدا ممکن است به عنوان یک تهدید تلقی شود، این است دشواری یکپارچه سازی و سازماندهی مجدد کل یک سیستم (در این مورد، پیکربندی مجدد سیستم آموزشی) برای افزودن ابزاری که نیازهای یادگیری دانش آموزان را تغییر می دهد. از این نظر، در حالی که ممکن است همه در وزارت آموزش نیویورک مخالف استفاده از ChatGPT نباشند، مطمئناً ممنوع کردن این ابزار در همه مدارس دولتی آسان تر از تجدید نظر در روش مورد استفاده تا کنون است. فراتر از یک راه حل محلی، قادر به ادغام. علاوه بر این، باید ترس ناشی از تغییرات ساختاری را نیز در نظر گرفت: به هر حال، سیستم آموزشی نمی‌تواند پیش‌بینی کند که همه اعضای سیستم آموزشی (نه فقط دانش‌آموزان) از این ابزار چه استفاده‌ای خواهند کرد. ، که در آن در ابتدا هیچ کس نمی تواند در مورد تمام قوانین و روش های کنترلی جدیدی که باید اعمال شود مطمئن باشد که منجر به واکنش اولیه رد به دلیل این مشکلات مدیریتی می شود.

با این حال، همانطور که در طول سال ها دیده ایم، این نوع موقعیت ها فقط نیاز دارند زمان و یادگیری تا همه با شرایط جدید سازگار شوند و این طرد اولیه از بین برود. مشکل ناشی از استفاده از ChatGPT در مدارس این است که به طور ناگهانی ظاهر شد و اکثر شرکت کنندگانی که کل سیستم آموزشی را تشکیل می دهند آمادگی مواجهه با این وضعیت را نداشتند. اگر ادامه دهیم به قطار برای فن آوری و باعث شود افراد بیشتر و بیشتری بتوانند آن را درک کنند و با آن ارتباط برقرار کنند، ظهور ابزارهای جدید آسان تر و آسان تر می شود و ما می توانیم سریعتر با این نوع موقعیت ها سازگار شویم.