ایفای نقش یک فعالیت بسیار سرگرم کننده است که فواید زیادی برای کودکان دارد. این نوعی از بازی است که در آن شخصی (استاد بازی) وجود دارد که قوانین را به خوبی می داند و داستان بازی را به سایر شرکت کنندگان ارائه می دهد که هر کدام باید یک شخصیت را بازی کنند و اقدامات خاصی انجام دهند یا انجام دهند. دیگران بسته به این شخصیت و نقش شما باید در ماجراجویی بازی کنید. به این ترتیب از همه بازیکنان داستانی شکل می گیرد که گویی به جای یک بازی یک افسانه است (در واقع داستان بخشی از خاستگاه بازی های نقش آفرینی است). از سوی دیگر، مکانیزم بازی و عناصر آن، آن را به ابزاری آموزشی تبدیل می کند که به رشد مهارت هایی مانند خلاقیت، حل مسئله، تصمیم گیری، ارتباط و کار گروهی به کودکان کمک می کند.
1. تخیل و خلاقیت
بازیهای نقشآفرینی شگفتانگیز هستند زیرا میتوانیم با هم داستان بسازیم، و اگرچه قوانینی ارائه شدهاند، اما اینها بازیهایی هستند که در آن شرکتکنندگان میتوانند موقعیتها، دیالوگها و سناریوهای زیادی را ارائه کنند. آنها به بازیکنان اجازه می دهند تخیل خود را آزاد کنند و بتوانند عناصری را ایجاد کنند که به داستان در یک جهت یا جهت دیگر کمک می کند. وقتی بازی های نقش آفرینی می کنیم، درست مانند نویسنده ها خالق می شویم و برای مدتی این آزادی را داریم که واقعیت را فراموش کنیم و مانند موجودات دیگر در جهان های خیالی زندگی کنیم. از تخیل، آزمایش و خلاقیت، کودکان یاد می گیرند که با موقعیت های مختلف کنار بیایند، ایده های خود را بیان کنند و با محیط ارتباط برقرار کنند.
2. تجزیه و تحلیل و حل مسئله
از این نظر، هنگام برخورد با موقعیت هایی که ممکن است در طول بازی اتفاق بیفتد، همچنین لازم است به دقت آنچه را که در هر لحظه اتفاق می افتد مشاهده کرد و به آن گوش داد، این موقعیت ها را تجزیه و تحلیل کرد و سعی کرد آنها را درک کند، برای تصمیم گیری و حل مشکلات. . بازیهای نقشآفرینی میتوانند بر اساس موقعیتهایی باشند که میتوانند واقعی باشند یا موقعیتهایی که ما را در یک دنیای کاملاً خارقالعاده یا تخیلی قرار میدهند، اما در هر دو مورد مواقعی وجود دارد که هر بازیکن باید تصمیم بگیرد که چه کاری انجام دهد و کدام گزینه را انتخاب کند. طیف وسیعی از موقعیتها که حتی اگر شبیه سناریوهایی نباشند که کودکان در زندگی روزمره با آنها مواجه میشوند، با آزمایش، تفکر و تصمیمگیری بر اساس معیارهای خودشان به آنها کمک میکند تا آموزش ببینند.
3. توسعه زبان
زبان نقش بسیار مهمی در این بازی ها دارد، درست مانند هر نوع داستان سرایی. هم کارگردان بازی و هم سایر شرکت کنندگان باید تلاش کنند تا خود را به بهترین شکل ممکن بیان کنند، بنابراین باید واژگان مورد استفاده خود را با دقت انتخاب کنند و به کلمات و عبارات استفاده شده توسط شخصیت های دیگر توجه کنند. به این ترتیب، بازیهای نقشآفرینی برای یادگیری لغات جدید یا درونیسازی بهتر معنای کلماتی که قبلاً میدانیم اما اغلب استفاده نمیکنیم مفید هستند، زیرا وقتی میتوانیم موقعیتهایی را مشاهده کنیم، درک معنای آنها و ادغام آنها در واژگان آسانتر است. که از آنها استفاده می شود.
4. مهارت های اجتماعی و ارتباطی
از این نظر، ویژگی های بازی های نقش آفرینی، آنها را به ابزاری عالی برای کار بر روی مهارت های ارتباطی و اجتماعی تبدیل می کند. ارتباط فقط استفاده از یک کلمه یا کلمه دیگر نیست، بلکه عناصر بسیاری وجود دارد که برای ارتباط با دیگران باید روی آنها کار کرد، مانند لحن صدا، ثبت زبان، حالات و حرکات چهره، همدلی و گوش دادن فعال. . قرار گرفتن در جای دیگر شخصیت ها و مواجهه با موقعیت های مختلف، آموزش عالی برای کسب مهارت های اجتماعی است که در طول زندگی برای آنها مفید خواهد بود.
5. یادگیری بر اساس بازی مدرسه
همچنین می توانیم از بازی های نقش آفرینی در مدرسه برای کار روی موضوعات زیادی استفاده کنیم. یک مثال درک مطلب است، زیرا بازی های نقش آفرینی اغلب شامل یک کتاب یا کتابچه راهنما هستند و مدیر بازی باید آن را در طول بازی بخواند، همانطور که سایر بازیکنان باید با دقت گوش دهند، سعی کنند آن را درک کنند و اطلاعاتی را که در طول تاریخ دریافت می کنند، حفظ کنند. . از سوی دیگر، از آنجایی که امکان ایجاد یک بازی نقش آفرینی از ابتدا وجود دارد، می توان داستان را برای کار بر روی موضوعات مختلف به صورت بازیگوش و فعال اقتباس کرد (مثلاً می توان از آنها برای درک وضعیت جامعه استفاده کرد. سن معین یا نشان دهنده عملکرد اندام های بدن ما). همچنین میتوانیم از محتوای برنامه درسی فراتر برویم و از بازیهای نقشآفرینی برای همدلی با همکلاسیها استفاده کنیم یا سعی کنیم دانشآموزان را از موقعیتهایی که روزانه برای افرادی که در زمینههای مختلف زندگی میکنند، آگاه کنیم.