منو سایت

  • خانه
  • وبلاگ
  • چرا ما در رسیدن به شاخص های KPI شکست می خوریم؟

چرا ما در رسیدن به شاخص های KPI شکست می خوریم؟

 تاریخ انتشار :
/
  وبلاگ
چرا ما در رسیدن به شاخص های KPI شکست می خوریم؟

تغییر هرگز آسان نیست و بیشتر مردم دوست دارند یک روال منظم و ساده داشته باشند. با این حال، روتین ها زمانی به سبک تبدیل می شوند که در آزمون زمان ایستاده باشند و ثابت شود که به طور مداوم مورد استفاده قرار می گیرند.

اما برای همگام شدن با دنیای سریع و همیشه در حال توسعه تجارت، تغییر ضروری است. شما همچنین باید این تغییرات را در خود و نحوه کار خود ایجاد کنید، به خصوص اگر شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) در سازمان شما کمی قدیمی و عملاً استفاده نشده باشد.

برای سال‌ها، شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) به عنوان اصطلاحی برای اندازه‌گیری عملکرد افراد شناخته می‌شدند. KPI های شما چیست؟ چگونه به KPI های خود دست یافتید؟ ممکن است برخی از شما از مدیر خود شنیده باشید که گزارش KPI باید تا ساعت 3 بعد از ظهر روی میز من باشد. در واقع KPI و مشخص شدن آن در تیم های یک سازمان روشی رایج و استاندارد برای تعیین هدف و ایجاد ارتباط بین فعالیت سازمان و تصمیم گیری استراتژیک است.

یکی از بزرگترین چالش های KPI ها در واقع همسویی آنها با اهداف تجاری است. اکثر شرکت‌ها KPI را صرفاً برای اندازه‌گیری فعالیت‌ها اتخاذ می‌کنند، سپس هنگام ایجاد یک برنامه استراتژیک برای دستیابی به معیارهای مدیریت محصول کوتاهی می‌کنند. وقت آن رسیده است که در این مقاله به دلایل شکست KPI در سازمان ها و تیم ها اشاره کنیم و راهکارهایی برای جلوگیری از شکست KPI پیشنهاد کنیم.

1. KPIها احتمالا قدیمی هستند

خطای KPI

اگر در دستیابی به KPI ها در بن بست قرار گرفته اید، احتمالاً زمان زیادی برای سازمان و تیم شما برای تعیین اهداف و KPI ها گذشته است. سازمان ها و تیم ها باید تعداد KPI ها را فصل به فصل تغییر دهند و انتظارات را افزایش دهند تا نتیجه درستی از آنها بگیرند. اما هدف پشت این اعداد چیست؟

به گفته الکس مویل، یکی از بنیانگذاران Nurtureit.io، KPIها باید منعکس کنند:

  • درک مسیر موفقیت تیمی و سازمانی بر اساس ارزش های سازمانی.
  • این روشی است برای کارمندان جدیدتر یا متوسط ​​تا کار و برنامه روزانه خود را سازماندهی کنند تا بتوانند به سمت اهداف شرکت رشد کنند.
  • روشی عینی برای مدیران تا به عملکرد تیم خود نگاه کنند.

البته هر شرکتی مثل دو سال پیش نیست و تغییرات زیادی در آن رخ داده است. شاید مثل یک سال پیش نباشد. بنابراین، منطقی نیست که KPIهای سال گذشته را برای امسال در نظر بگیریم. چیزی که دو سال پیش یا یک سال پیش کار می کرد ممکن است در حال حاضر برای شرکت یا کارمندان شما کارساز نباشد.

اگر شاخص های کلیدی عملکرد شما قدیمی هستند، این فرصت خوبی است تا اهداف سازمان خود را مرور کنید و راه هایی را بیابید که نه تنها آنها را سفارشی کنید، بلکه راه هایی برای ایجاد انگیزه در تیم خود برای دستیابی به دستاوردهای بیشتر در سال جدید بیابید.

  • بیشتر بخوانید: HR KPI چگونه محاسبه می شود؟

2. KPI ها الهام بخش نیستند

خطای KPI

اغلب KPIها برآورده نمی شوند و در نهایت بسیار جاه طلبانه یا غیر واقعی می شوند. در واقع، این مدل از تنظیم KPI باعث می شود که کارمندان و اعضای تیم تمایلی به دستیابی به این اهداف نداشته باشند. در این مواقع و با درک اندکی از KPI ها، با تیمی بی انگیزه و بی علاقه مواجه خواهید شد.

به جای اینکه در مورد تعیین KPI جاه طلب باشید، با تیم خود بنشینید و روی KPI های فردی آنها کار کنید. ابتدا اهداف سازمانی که فرد مذکور در آن شرکت دارد را فهرست کنید. سپس اهدافی را بنویسید که نسبتاً قابل کنترل و دستیابی به آنها دشوار است. هنگامی که آنها را یادداشت کردید، بین اهداف واقع بینانه اما جاه طلبانه تعادل ایجاد کنید. پس از این مرحله، مراحل رسیدن به این KPI ها را با تیم مرور و تشریح کنید. با انجام این کار، متوجه خواهید شد که تیم شما زمانی که نسبت به آن متعهد است مشتاق تر برای انجام کاری خواهد بود.

3. KPI ها منطقی نیستند

مشکل اصلی KPI ها این است که هیچ دلیل منطقی برای تنظیم آنها وجود ندارد و افراد نمی توانند وجود آنها را درک کنند. برای بسیاری، این مدل از تعریف KPI به معنای انجام تنها یک کار است زیرا برای تعریف و اندازه گیری موفقیت به استانداردی نیاز خواهیم داشت. شکست و عدم موفقیت در تعریف و اجرای موفقیت آمیز KPIها در یک سازمان ناشی از عدم درک آنها است.

تعیین اهداف مناسب به شما و تیمتان کمک می کند تا از اتلاف وقت روی KPI های بی معنی جلوگیری کنید و همچنین به شما کمک می کند تا بهترین استراتژی ها را برای دستیابی به آنها پیدا کنید. درک اینکه آنها بخشی از یک هدف بزرگتر هستند همچنین کارکنان را تشویق می کند تا در جلسات طوفان فکری شرکت کنند تا ایده ها را به اشتراک بگذارند، خلاق باشند و راه های مختلفی برای دستیابی به اهداف خود بیابند. تعیین اهداف و نتایج کلیدی (OKR) به تیم شما کمک می کند تا تصویر بزرگ مربوط به این KPI ها و اینکه چرا رسیدن به این اهداف مهم است را درک کند.

خطای KPI

اکنون، ما در مورد رها کردن KPIهای موجود و انجام هیچ کاری در مورد آنها صحبت نمی کنیم. به گفته تونی یانگ، معاون بازاریابی در ConversionLogic، “OKRها چارچوبی برای دستیابی به اهداف شما هستند، در حالی که KPIها معیارهایی هستند که شما به آنها اهمیت می دهید. آنها با هم معنا پیدا می کنند و به شما کمک خواهند کرد. OKR ها هدف و ساختار KPI ها را مشخص می کنند، بدون آن اعداد بی معنی خواهند بود.

اگر نتوانستید به KPI برسید، KPI را تغییر دهید

شما همیشه به دنبال راه هایی برای بهبود عملکرد خود هستید تا بتوانید به عدد تعیین شده در KPI های خود برسید، اما آخرین باری که به فرآیند اندازه گیری این عملکرد نگاه کردید کی بود؟ همانطور که کسب و کار شما پیشرفت می کند، KPI نیز باید تکامل یابد و باید بدانید که این اعداد باید با توجه به زمان فعلی سازمان شما تعیین شوند. تنها پس از تعیین اهداف سازمانی واقع بینانه و جاه طلبانه می توانید از اعضای تیم انتظار داشته باشید که آنها را درک کرده و برای دستیابی به KPI های خود که هدف نهایی آن موفقیت سازمان است، تلاش کنند.

  • بیشتر بخوانید: تعریف KPI برای تیم بازاریابی؛ این 15 توصیه را فراموش نکنید

چرا ما در رسیدن به شاخص های KPI شکست می خوریم؟ اولین بار در وبلاگ ایران استعداد. به نظر می رسد.